سیاسیکاری
سلام بر دوستان. این پست را به صورت کامل از وبلاگ آقای دکتر علیرضا قزوه یا به زبان خودم حضرت قزوه نقل کردهام که چندی است از هندوستان با ماست و در آنجا بنیاد بیدل را راهبری میکند. درود خدا بر او باد که در طوفانهای سهمگین هم راه را به خوبی تشخیص میدهد.
پست آقای قزوه و آخرین شعرش:
گل آقای عزیز! کجایی که ما هر چی میفرماییم میگویند سیاسیست. میخواستم این شعر را تقدیم شما کنم ترسیدم سیاسی شود. لاجرم این شعر را به عزیز دلم ملّانصرالدین تقدیم میکنم.
ملا سوار خر شد گفتند این سیاسیست
بایرامقلی پدر شد گفتند این سیاسیست
در داستان گلعنبر نُه بار بچّه زایید
نُه تا همه پسر شد گفتند این سیاسیست
دل میخورند و قلوه خوبان شهر با هم
تا شام ما جگر شد گفتند این سیاسیست
هنگام آبخوردن دستم به مانعی خورد
لیوان ما دمر شد گفتند این سیاسیست
یارو قمر قمر گفت گفتند بی خیالش
تا ماه ما قمر شد گفتند این سیاسیست
دانشجویی ز کرمان از بخت بد هنر خواند
یک روز باهنر شد گفتند این سیاسیست
یک چشم عمه چپ بود گفتند اجتماعیست
بابابزرگ کر شد گفتند این سیاسیست
اشتر جملچه زایید گفتند این عجیب است
گاو حسن بقر شد گفتند این سیاسیست
گفتند اعتراضات کار برنج هندیست
کوبا پر از شکر شد گفتند این سیاسیست
روزی کنار دریا موجی عظیم آمد
شلوار شیخ تر شد گفتند این سیاسیست
در فوتبال روزی دروازهبان زمین خورد
دردش که بیشتر شد گفتند این سیاسیست
عطّار نسخهای بست گفتند شبههناک است
خیّام کوزهگر شد گفتند این سیاسیست
شاعر به فکر افتاد مردن چه چیز خوبیست
آماده سفر شد گفتند این سیاسیست
منبع: عشق علیهالسلام